گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغ فرخزاد:بعد از آن دیوانگی ها ای دریغ باورم ناید که عاقل گشته ام

❈۱❈
بعد از آن دیوانگی ها ای دریغ باورم ناید که عاقل گشته ام
گوییا (او) مُرده در من کاینچنین خسته و خاموش و باطل گشته ام
❈۲❈
هر دم از آیینه می پرسم ملول چیستم دیگر ، به چشمت چیستم ؟
❈۳❈
لیک در آینه می بینم که ، وای سایه ای هم زآنچه بودم نیستم
❈۴❈
همچو آن رقاصهٔ هندو به ناز پای می کوبم ولی بر گور خویش
وه که با صد حسرت این ویرانه را روشنی بخشیده ام از نور خویش
❈۵❈
ره نمی جویم به سوی شهر روز بی گمان در قعر گوری خفته ام
❈۶❈
گوهری دارم ولی آن را ز بیم در دل مردابها بنهفته ام
❈۷❈
می روم ... اما نمی پرسم ز خویش ره کجا ... ؟ منزل کجا ...؟ مقصود چیست ؟
بوسه می بخشم ولی خود غافلم کاین دل دیوانه را معبود کیست
❈۸❈
(او) چو در من مرد ، نا گه هر چه بود در نگاهم حالتی دیگر گرفت
❈۹❈
گوییا شب با دو دست سرد خویش روح بی تاب مرا در بر گرفت
❈۱۰❈
آه ... آری ... این منم ... اما چه سود (او) که در من بود ، دیگر نیست ، نیست
می خروشم زیر لب دیوانه وار (او) که در من بود ، آخر کیست ، کیست ؟

فایل صوتی دیوار گمشده

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها