گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغ فرخزاد:من گلی بودم در رگ هر برگ لرزانم خزیده عطر بس افسون

❈۱❈
من گلی بودم در رگ هر برگ لرزانم خزیده عطر بس افسون
در شبی تاریک روییدم تشنه لب بر ساحل کارون
❈۲❈
بر تنم تنها شراب شبنم خورشید می لغزید
یا لب سوزندهٔ مردی که با چشمان خاموشش سرزنش می کرد دستی را که از هر شاخهٔ سر سبز
❈۳❈
غنچهٔ نشکفته ای می چید
پیکرم فریاد زیبایی در سکوتم نغمه خوان لبهای تنهایی
❈۴❈
دیدگانم خیره در رویای شوم سرزمینی دور و رویایی که نسیم رهگذر در گوش من میگفت
( آفتابش رنگ شاد دیگری دارد ) عاقبت من بی خبر از ساحل کارون
❈۵❈
رخت بر چیدم در ره خود بس گل پژمرده را دیدم
چشمهاشان چشمهٔ خشک کویر غم تشنهٔ یک قطره شبنم
❈۶❈
من به آنها سخت خندیدم
تا شبی پیدا شد از پشت مِه تردید تک چراغ شهر رویاها
❈۷❈
من در آنجا گرم و خواهشبار از زمینی سخت روییدم
نیمه شب جوشید خون شعر در رگهای سرد من محو شد در رنگ هر گلبرگ
❈۸❈
رنگ درد من
منتظر بودم که بگشاید به رویم آسمان تار دیدگان صبح سیمین را
❈۹❈
تا بنوشم از لب خورشید نور افشان شهد سوزان هزاران بوسهٔ تبدار و شیرین را
لیکن ای افسوس
❈۱۰❈
من ندیدم عاقبت در آسمان شهر رویاها نور خورشیدی
زیر پایم بوته های خشک با اندوه می نالند
❈۱۱❈
( چهرهٔ خورشید شهر ما دریغا سخت تاریک است ) خوب می دانم که دیگر نیست امّیدی
نیست امّیدی
❈۱۲❈
محو شد در جنگل انبوه تاریکی چون رگ نوری طنین آشنای من
قطرهٔ اشکی هم نیفشاند آسمان تار از نگاه خستهٔ ابری به پای من
❈۱۳❈
من گل پژمرده ای هستم
چشمهایم چشمهٔ خشک کویر غم تشنهٔ یک بوسهٔ خورشید
❈۱۴❈
تشنهٔ یک قطرهٔ شبنم

فایل صوتی دیوار تشنه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها