گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغ فرخزاد:ای هفت سالگی ای لحظهٔ شگفت عزیمت

❈۱❈
ای هفت سالگی ای لحظهٔ شگفت عزیمت
بعد از تو هر چه رفت ، در انبوهی از جنون و جهالت رفت
❈۲❈
بعد از تو پنجره که رابطه ای بود سخت زنده و روشن میان ما و پرنده
میان ما و نسیم شکست
❈۳❈
شکست شکست
بعد از تو آن عروسک خاکی که هیچ چیز نمی گفت ، هیچ چیز به جز آب ، آب ، آب
❈۴❈
در آب غرق شد .
بعد از تو ما صدای زنجره ها را کشتیم
و به صدای زنگ ، که از روی حرف های الفبا بر می خاست
و به صدای سوت کارخانه های اسلحه سازی دل بستیم
❈۵❈
بعد از تو که جای بازیمان میز بود از زیر میزها به پشت میزها
و از پشت میزها به روی میزها رسیدیم
❈۶❈
و روی میزها بازی کردیم و باختیم ، رنگ تو را باختیم ، ای هفت سالگی .
بعد از تو ما به هم خیانت کردیم
❈۷❈
بعد از تو تمام یادگاری ها را با تکه های سرب ، و با قطره های منفجر شدهٔ خون
از گیجگاه های گچ گرفتهٔ دیوارهای کوچه زدودیم . بعد از تو ما به میدان ها رفتیم
❈۸❈
و داد کشیدیم : ( زنده باد
مرده باد )
و در هیاهوی میدان ، برای سکه های کوچک آوازه خوان
که زیرکانه به دیدار شهر آمده بودند ، دست زدیم .
❈۹❈
بعد از تو ما که قاتل یکدیگر بودیم برای عشق قضاوت کردیم
و همچنان که قلبهامان در جیب هایمان نگران بودند
❈۱۰❈
برای سهم عشق قضاوت کردیم .
بعد از تو ما به قبرستانها رو آوردیم و مرگ ، زیر چادر مادربزرگ نفس می کشید
❈۱۱❈
و مرگ ، آن درخت تناور بود که زنده های این سوی آغاز
به شاخه های ملولش دخیل می بستند و مرده های آن سوی پایان
❈۱۲❈
به ریشه های فسفریش چنگ می زدند و مرگ روی آن ضریح مقدس نشسته بود
که در چهار زاویه اش ، ناگهان چهار لالهٔ آبی روشن شدند .
❈۱۳❈
صدای باد می آید صدای باد می آید ، ای هفت سالگی
بر خاستم و آب نوشیدم
❈۱۴❈
و ناگهان به خاطر آوردم که کشتزارهای جوان تو از هجوم ملخها چگونه ترسیدند .
چه قدر باید پرداخت چه قدر باید
❈۱۵❈
برای رشد این مکعب سیمانی پرداخت ؟
ما هر چه را که باید از دست داده باشیم ، از دست داده ایم
❈۱۶❈
ما بی چراغ به راه افتادیم و ماه ، ماه ، ماه ِ مادهٔ مهربان ، همیشه در آنجا بود
در خاطرات کودکانهٔ یک پشت بام کاهگلی
و بر فراز کشتزارهای جوانی که از هجوم ملخ ها می ترسیدند
چه قدر باید پرداخت ؟ ...

فایل صوتی ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ... بعد از تو

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها