گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغ فرخزاد:دیده ام سوی دیار تو و در کف تو از تو دیگر نه پیامی نه نشانی

❈۱❈
دیده ام سوی دیار تو و در کف تو از تو دیگر نه پیامی نه نشانی
نه به ره پرتو مهتاب امیدی نه به دل سایه ای از راز نهانی
❈۲❈
دشت تف کرده و بر خویش ندیده نم نم بوسهٔ باران بهاران
❈۳❈
جاده ای گم شده در دامن ظلمت خالی از ضربهٔ پاهای سواران
❈۴❈
تو به کس مهر نبندی ، مگر آن دم که ز خود رفته ، در آغوش تو باشد
لیک چون حلقهٔ بازو بگشایی نیک دانم که فراموش تو باشد
❈۵❈
کیست آن کس که تو را برق نگاهش می کشد سوخته لب در خم راهی ؟
❈۶❈
یا در آن خلوت جادویی ِ خاموش دستش افروخته فانوس گناهی
❈۷❈
تو به من دل نسپردی که چو آتش پیکرت را زعطش سوخته بودم
من که در مکتب رویایی زهره رسم افسونگری آموخته بودم
❈۸❈
بر تو چون ساحل آغوش گشودم در دلم بود که دلدار تو باشم
❈۹❈
( وای بر من که ندانستم از اول روزی آید که دل آزار تو باشم )
❈۱۰❈
بعد از این از تو دگر هیچ نخواهم نه درودی ، نه پیامی ، نه نشانی
ره خود گیرم و ره بر تو گشایم ز آنکه دیگر تو نه آنی ، تو نه آنی

فایل صوتی عصیان از راهی دور

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها