فروغ فرخزاد:آه ای زندگی منم که هنوز با همه پوچی از تو لبریزم
❈۱❈
آه ای زندگی منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبریزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگریزم
❈۲❈
همه ذرات جسم خاکی من
از تو ، ای شعر ِ گرم در سوزند
❈۳❈
آسمانهای صاف را مانند
که لبالب ز بادهٔ روزند
❈۴❈
با هزاران جوانه می خواند
بوتهٔ نسترن سرود تو را
هر نسیمی که می وزد در باغ
می رساند به او درود تو را
❈۵❈
من تو را در تو جستجو کردم
نه در آن خوابهای رویایی
❈۶❈
در دو دست تو سخت کاویدم
پر شدم ، پر شدم ز زیبایی
❈۷❈
پر شدم از ترانه های سیاه
پر شدم از ترانه های سپید
از هزاران شراره های نیاز
از هزاران جرقه های امید
❈۸❈
حیف از آن روزها که من با خشم
به تو چون دشمنی نظر کردم
❈۹❈
پوچ پنداشتم فریب تو را
ز تو ماندم ، تو را هدر کردم
❈۱۰❈
غافل از آنکه تو به جایی و من
همچو آبی روان که در گذرم
گمشده در غبار شوم زوال
ره تاریک مرگ می سپرم
❈۱۱❈
آه ، ای زندگی من آینه ام
از تو چشمم پر از نگاه شود
❈۱۲❈
ورنه گر مرگ بنگرد در من
روی آیینه ام سیاه شود
❈۱۳❈
عاشقم ، عاشق ستارهٔ صبح
عاشق ابرهای سرگردان
عاشق روزهای بارانی
عاشق هر چه نام توست بر آن
❈۱۴❈
می مکم با وجود تشنهٔ خویش
خون سوزان لحظه های تو را
❈۱۵❈
آنچنان از تو کام می گیرم
تا به خشم آورم خدای تو را !
کامنت ها