فروغ فرخزاد:ای شب از رویای تو رنگین شده سینه از عطر تواَم سنگین شده
❈۱❈
ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر تواَم سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادیَم بخشیده از اندوه بیش
❈۲❈
همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستیَم زآلودگی ها کرده پاک
❈۳❈
ای تپش های تن سوزان من
آتشی در سایهٔ مژگان من
ای ز گندمزارها سرشارتر
ای ز زرین شاخه ها پر بارتر
❈۴❈
ای در ِ بگشوده بر خورشیدها
در هجوم ِ ظلمتِ تردید ها
با تواَم دیگر ز دردی بیم نیست
هست اگر ، جز درد خوشبختیم نیست
❈۵❈
این دل تنگ من و این بار نور ؟
هایهوی زندگی در قعر گور ؟
❈۶❈
ای دو چشمانت چمنزاران من
داغ چشمت خورده بر چشمان من
❈۷❈
پیش از اینت گر که در خود داشتم
هر کسی را تو نمی انگاشتم
❈۸❈
درد تاریکیست درد خواستن
رفتن و بیهوده خود را کاستن
سرنهادن بر سیه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها
❈۹❈
در نوازش ، نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن
زر نهادن در کف طرّارها
گمشدن در پهنهٔ بازارها
❈۱۰❈
آه ، ای با جان من آمیخته
ای مرا از گور من انگیخته
❈۱۱❈
چون ستاره ، با دو بال زرنشان
آمده از دوردست آسمان
از تو تنهاییم خاموشی گرفت
پیکرم بوی همآغوشی گرفت
❈۱۲❈
جوی خشک سینه ام را آب ، تو
بستر رگهام را سیلاب ، تو
در جهانی این چنین سرد و سیاه
با قدمهایت قدمهایم به راه
❈۱۳❈
ای به زیر پوستم پنهان شده
همچو خون در پوستم جوشان شده
❈۱۴❈
گیسویم را از نوازش سوخته
گونه هام از هرم خواهش سوخته
آه ، ای بیگانه با پیراهنم
آشنای سبزه زاران تنم
❈۱۵❈
آه ، ای روشن طلوع بی غروب
آفتاب سرزمین های جنوب
آه ، آه ای از سحر شاداب تر
از بهاران تازه تر سیراب تر
❈۱۶❈
عشق دیگر نیست این ، این خیرگیست
چلچراغی در سکوت و تیرگیست
عشق چون در سینه ام بیدار شد
از طلب پا تا سرم ایثار شد
❈۱۷❈
این دگر من نیستم ، من نیستم
حیف از آن عمری که با من زیستم
ای لبانم بوسه گاه بوسه ات
خیره چشمانم به راه بوسه ات
❈۱۸❈
ای تشنج های لذت در تنم
ای خطوط پیکرت پیراهنم
آه ، می خواهم که بشکافم ز هم
شادیَم یکدم بیالاید به غم
❈۱۹❈
آه ، می خواهم که برخیزم ز جای
همچو ابری اشک ریزم هایهای
❈۲۰❈
این دل تنگ من و این دود عود ؟
در شبستان ، زخمه های چنگ و رود ؟
این فضای خالی و پروازها ؟
این شب خاموش و این آوازها ؟
❈۲۱❈
ای نگاهت لای لایی سِحربار
گاهوار ِ کودکان بی قرار
❈۲۲❈
ای نفسهایت نسیم نیمخواب
شسته از من لرزه های اضطراب
خفته در لبخند فرداهای من
رفته تا اعماق دنیاهای من
❈۲۳❈
ای مرا با شور شعر آمیخته
این همه آتش به شعرم ریخته
❈۲۴❈
چون تب عشقم چنین افروختی
لا جرم شعرم به آتش سوختی
کامنت ها