قاآنی:رساند باد صبا مژدهٔ بهار امروز ز توبه توبه نمودم هزار بار امروز
❈۱❈
رساند باد صبا مژدهٔ بهار امروز
ز توبه توبه نمودم هزار بار امروز
هوا بساط زمرّد فکند در صحرا
بیا که وقت نشاطست و روزکار امروز
❈۲❈
سحاب بر سر اطفال بوستان بارد
به جای قطره همی درٌ شاهوار امروز
ز نکهت گل سوریّ و اعتدال هوا
چمن معاینه ماند به کوی یار امروز
❈۳❈
ز بوی سنبل و طیب بنفشه خطهٔ خاک
شدست بوم ختا ساحت تتار امروز
هم از ترشح باران هم از تبسمگل
خوشست وقت حریفان بادهخوار امروز
❈۴❈
بگیر جام ز ساقی که چرخ مینایی
ز فیض نامیه دارد به سر خمار امروز
به بوی آنکه برآرد ز خاک تیره عقیق
شدست ابر شبهرنگ در نثار امروز
❈۵❈
شدست نطع زمرّد ز ابر روی زمین
که تا به سبزه خورد باده میگسار امروز
بدیع نیست دلاگر جهانیان مستند
بدیع آنکه نشستست هوشیار امروز
❈۶❈
ز عکس طلعت ساقیّ و بادهٔگلگون
شدست مجلس ما رشک لالهزار امروز
به یادگار عزیزان بود بهار عزیز
چو دوست هست چه حاجت به یادگار امروز
❈۷❈
بتی ربود دل من که پیش اهل نظر
مسلمست به خوبی در این دیار امروز
بتان اگر به مثل گلبن شکفته رخند
بود به حسن و جمال او چو نوبهار امروز
❈۸❈
یکی به طرف دمن درگذر که برنگری
ز شرم طلعت او لاله داغدار امروز
تو گویی آنکه ز عکس رخش بسیط زمین
چون تنگ مانیگردیده پرنگار امروز
❈۹❈
بهر چه کام دل آمد مظفر آیی اگر
ز دست او بکشی درّ شاهوار امروز
بنوش باده و بگذار تا بگوید شیخ
که نیست همچون روشن سیاهکار امروز
❈۱۰❈
به زندگانی فردا چو اعتمادت نیست
به عیش کوش و میندیش زینهار امروز
به صیقل می روشن خدای را ساقی
ببر ز آینهٔ خاطرم غبار امروز
❈۱۱❈
ز ناله تا ببری آب بلبلان مطرب
یکی به زخمه رنگ تار را بخار امروز
به فرق مجلسیان آستین باد بهار
بگیر ساقیگلچهره و ببار امروز
❈۱۲❈
که رخت برد ز آفاق رنج و کدرت و غم
به طبع عالم شد عیش سازگار امروز
ز شهربند بقا مژدهٔ حیات رساند
صبا به قاطبهٔ اهل روزگار امروز
❈۱۳❈
به کاخ اهل سعادت دمید گل از شاخ
به چشم اهل شقاوت خلید خار امروز
رسد به گوش دل اینمژدهام ز هاتف غیب
که گشت شیر خداوند شهریار امروز
❈۱۴❈
به جای خاتم پیغمبران به استحقاق
گرفت خواجهٔ کروبیان قرار امروز
به رغم دشمن ابلیسخو پدید آمد
ز آشتین خفا دست کردگار امروز
❈۱۵❈
به انکسار جنود خلاف و لشکر کفر
بگشت رایت اسلام آشکار امروز
هرآنچه در سپس پرده بود کرد عیان
به پردهداری اسلام پردهدار امروز
❈۱۶❈
نمود از پس عمری که بود بیهده گرد
یکی مسیر بحق چرخ بیقرار امروز
نشست صاحب مسندفراز مسندحق
شکفت فخر و بپژمرد عیب و عار امروز
❈۱۷❈
بهگرد نقطهٔ ایمانکشید بار دگر
مهندس ازلی آهنین حصار امروز
زکار بندی معمار کارخانهٔ غیب
بنای دین خدا گشت استوار امروز
❈۱۸❈
سپهر نقطهٔ تثلیث نقش کفر سترد
بهگرد نقطهٔ ایمانکند مدار امروز
به قیر طعنه زند از سواد چهره و دل
کسی که دم زند از مهریار غار امروز
❈۱۹❈
به نفی هستی اعدا به دست قدرت حق
گرفت صورت از شکل ذوالفقار امروز
سزد که شبهه قوی گردد آفرینش را
میان ذات وی و آفریدگار امروز
❈۲۰❈
بهکفگرفت چو میزان عدل خادم او
به یک عیار رود لیل با نهار امروز
ز بیم شحهٔ انصاف او نماند دگر
سپاه حادثه را چاره جز فرار امروز
❈۲۱❈
فتاد زلزله درکاخ باژگونهٔ کفر
از او چو خانهٔ دین گشت پایدار امروز
شهنشها ملکا گنجخانهٔ هستی
کند بهگوهر ذات تو افتخار امروز
❈۲۲❈
هر آن ذخیره که گنجور آفرینش راست
به پیشگاه جلالت کند نثار امروز
رسید با خطر موج کشتی اسلام
به بادبانی لطف تو بر کنار امروز
❈۲۳❈
در آن مصاف که گردد سپهر دشت غزا
که شد محوّل ذات توگیر و دار امروز
پی محاربه اسپهبد سپاه تویی
بتاز در صف هیجا به اقتدار امروز
❈۲۴❈
عنان منطقه تنگ مَجَرّه زین هلال
بگیر و برزن بر خنگ راهوار امروز.
ورت سلاح به کارست دشت چالش را
حنت سلاح سپارم به مستعار امرهز
❈۲۵❈
سنان رامح و تیر شهاب و رایت مهر
ز من بخواه اگر باشدت بهار امروز
بمان که گاو زمین را شکته بینی شاخ
همی ز سطوت کوپالگاوسار امروز
❈۲۶❈
بمان که شیر فلک را دریده بینی ناف
همی ز ناوک دلدوز جانشکار امروز
بانگ هلهلهٔ پردلان دشت نبرد
سزد که زلزله افتد بهکوهسار امروز
❈۲۷❈
به ممکنات ز آغاز دهر تا انجام
جلال بار خدا گردد آشکار امروز
تو تیغ بازی و تازی برون ز مکمن رخش
که مرد کیست به میدان کارزار امروز
❈۲۸❈
سپهر پاسخت آرد که من غلام توام
مرا مخواه ازین تیغ زخمدار امروز
قضا به مویه دهد پاسخت که خواهی بست
ز خون نایژهٔ من به کف نگار امروز
❈۲۹❈
کفن به گردن کیوان زیارهٔ برجیس
که هست از تو مرا چشم زینهار امروز
حمل چو شعلهٔ تیغ ترا نظاره کند
کبابگوید گردم ازین شرار امروز
❈۳۰❈
کند مشاهده خصمت چو قبضهٔ تیغت
به مرگ گوید دردا شدم دوچار امروز
ز بیم تیر تو گوید عدو به موی مژه
به چشم از چه زنی بیشمار خار امروز
❈۳۱❈
به روز رزم تو چرخ برین خیال کند
که آشکار شود شورش شمار امروز
سزد حکم تو بر رغم روبهان دغل
به فرق شیران آون کند مهار امروز
❈۳۲❈
بر آن سمند جلالت چنانکه میدانی
که در معارک هستی تویی سوار امروز
شبها منمکه زکید زمانهٔ غذار
شدم به دیدهٔ ابنای دهر خوار امروز
❈۳۳❈
هزار دیبهٔ الوان ز طبع بافم و نیست
مرا به تن ز عطای تنی دثار امروز
بود نشانهٔ تیر ملامت دونان
هر آنکه شاعری او را بود شعار امروز
❈۳۴❈
کسی که شیر جگر خاید از مهابت او
شدست سخرهٔ طفلان شیرخوار امروز
تهمتنی که پیل شکارش بدی شغالان را
شدست از در طیبت همی شکار امروز
❈۳۵❈
به فضلگردن چرخ برین بپیچانم
ولی نیارم با سفله گیرودار امروز
عزیز مصر وجودی ازین فزون مپسند
که مدحگوی تو گردد به دهر خوار امروز
❈۳۶❈
نمی ز بحر عطای تو خواهد افزودن
هزار همچو منی را به اعتبار امروز
هوای مدح توام بود عمری و آمد
فلک مساعد و اقبال سازگار امروز
❈۳۷❈
همیشه تا نستاند نصیبهٔ فردا
کسی به قوّت بازوی اختیار امروز
بود به جام حسود سیاه کاسهٔ تو
به کام خاطر احباب زهر مار امروز
کامنت ها