گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قاآنی:تاج دولت رکن دین غیث زمین غوث زمان شاه عادل خسرو باذل شهنشاه جهان

❈۱❈
تاج دولت رکن دین غیث زمین غوث زمان شاه عادل خسرو باذل شهنشاه جهان
مرگ را در مشت‌گیرد اینک این تیغش دلیل مار در انگشت دارد وینک آن رمحش نشان
❈۲❈
خشم او یارد ز هم بگسستن اعضای سپهر حزم او تاند بهم پیوستن اجزای زمان
چون نماید یاد تیغش آتشین‌ گردد خیال چون سراید وصف گرزش آهنین گردد زبان
❈۳❈
بسکه اسرار نهان از نور رایش روشنست آرزو از دل پدیدارست و معنی از بیان
ملک ملک اوست تا هر جا که تابد آفتاب دور دور اوست تا هرجا که‌ گردد آسمان
❈۴❈
ناخدا تا داستان عزم و حزم او شنید گفت زین پس مرمرا این لنگرست آن بادبان
حقه‌باز و ساحرم خوانند مردم زانکه من در مدیح شه ‌کنم هردم گفتیها عیان
❈۵❈
یاد تیغ اوکنم دوزخ فشانم از ضمیر نام خشم او برم آتش برآرم از زبان
رعد غرّد گر بگویم ‌کوس او هست اینچنین کوه برّد گر بگویم رخش او هست آنچنان
❈۶❈
نام خُلقِ او برم خیزد ز خاک شوره ‌گل وصف جود او کنم ‌بخشم به‌سنگ خاره جان
نام حزمش بر زبان آرم فلک ماند ز سیر ذکر عزمن در مبان آرم زمین‌گردد روان
❈۷❈
شر‌ح رزم او دهم ‌گردد جوان از غصه پیر یاد بزم اوکنم پیر از طرب‌گردد جوان
ای سنین عمر تو چون دور اختر بیشمار وی رسول ‌عدل ‌تو چون ‌صنع داور بیکران
❈۸❈
بسکه در عهد تو شایع ‌گشته رسم راستی شاید ار مرد کمانگر ساخت نتواند کمان

فایل صوتی قصاید قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۸ - و من افکار طبعه فی‌المدیحه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها