گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قاآنی:مقتدای انس و جان آمد پدید پیشوای این و آن آمد پدید

❈۱❈
مقتدای انس و جان آمد پدید پیشوای این و آن آمد پدید
فیض فیاضی ز دیوان ازل بر که بر پیر و جوان آمد پدید
❈۲❈
نور اشراقی ز خلاق زمن بر چه بر اهل زمان آمد پدید
حامل اسرار وحی ایزدی بر زمین از آسمان آمد پدید
❈۳❈
مفخر آیات غیب سرمدی با ضمیر غیب‌دان آمد پدید
واصل‌ کوی فنا شد جلوه‌ گر حاصل ‌کون و مکان آمد پدید
❈۴❈
یک جهان تسلیم و یک عالم رضا از بر یک طیلسان آمد پدید
یک فلک تحقیق و یک ‌گیتی هنر درد و مشت استخوان آمد پدید
❈۵❈
از رخش‌کازرم باغ جنتست یک‌گلستان ارغوان آمد پدید
قاف تا قاف جهان شد پر ز جان تاکه آن جان جان آمد پدید
❈۶❈
قیروان تا قیروان از خلق او مشک و عود و ضیمران آمد پدید
ملک دین را حکمران شد جلوه گر سرّ حق را ترجمان آمد پدید
❈۷❈
راز دل را رازدان شد آشکار ملک جان را قهرمان آمد پدید
زد بسی بیرنگ نقاش قضا تا چنین نقش از میان آمد پدید
❈۸❈
نقش مقصود اوست وین بیرنگها بر سبیل امتحان آمد پدید
صورت فیض ازل شد جلوه‌گر معنی سرّ نهان آمد پدید
❈۹❈
وصف آن جان را که جویا بود جان با تنی خوشتر ز جان آمد پدید
آنچه را در آسمان می‌جست دل بر زمین خوش ناگهان آمد پدید
❈۱۰❈
گو نهان ‌شو از نظر باغ جنان غیرت باغ جنان آمد پدید
گو برون رو از بدن روح روان حسرت روح روان آمد پدید
❈۱۱❈
کی نماید جلوه در هفت آسمان آن چه در این خاکدان آمد پدید
تهنیت را یک به یک‌ گویند خلق عارف آن بی‌نشان آمد پدید
❈۱۲❈
آنچه بر زاندیشه آمد آشکار آنچه بیرون ازگمان آمد پدید
آنکه می‌گفتیم وصف حضرتش می‌نیاید در بیان آمد پدید
❈۱۳❈
آنکه می‌گفتیم حرف مدحتش‌ می‌نگنجد در زبان آمد پدید
آب شد از رشک سر تا پا محیط کان محیط بیکران آمد پدید
❈۱۴❈
عطسه‌زن شد خلق جان‌افروز او زان بهشت جاودان آمد پدید
شعله‌ور شد خشم عالم‌سوز او زان جحیم جان‌ستان آمد پدید
❈۱۵❈
از دل و دستش‌ که جود مطلقند خواری دریا و کان آمد پدید
با دو چشم حق‌نگر شد آشکار با دو دست دُر فشان آمد پدید
❈۱۶❈
جاودان آباد باد آن سرزمین کاین سپهر جود از آن آمد پدید
در مدیحش بیش از این گفتن خطاست کاینچنین یا آنچنان آمد پدید
❈۱۷❈
مختصر گویم هرآن رحمت ‌که بود در حجاب سرّ همان آمد پدید
تا به فصل دی همی‌گویند خلق وقت سیر گلستان آمد پدید
❈۱۸❈
عمر او چندان‌ که‌ گوید روزگار مهدی آخر زمان آمد پدید

فایل صوتی قصاید قصیدهٔ شمارهٔ ۸۸ - ‌در مدح یکی از علمای علّام و فضلای ذوی‌العزّ والاحترام گوید

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسین ط
2012-09-18T00:26:34
با درودعنوان این فصیده این نمی‌باشد که در اینجا آمده: «در مدح یکی از علمای علّام...»سؤال اینست که این «یکی از علمای علّام» اسمش چه بوده که شاعر ننوشته، در صورتی که دیگر قصائد به همراه نام و غیرو آمده. اگر این شخص دارا مقام بالایی بوده و وحی بر او نازل می‌شده که شخص عادی‌ای نمی‌تواند باشد:حامل اسرار وحی ایزدیبر زمین از آسمان آمد پدیدبه روشنی او را حامل اسرار وحی ایزدی می‌داند و همچنین:فیض فیاضی ز دیوان ازلبر که بر پیر و جوان آمد پدیدنور اشراقی ز خلاق زمنبر چه بر اهل زمان آمد پدیددر دیوانی که من دارم و نسخهء چاپ اول آنست به سال 1237 و خوشبختانه از دستکاری نامردمان به دور مانده عنوان این قصیده جنین است:« در مدح و منقبت حضرت قائم امام محمد مهدی صلوات‌الله علیهةممنون
رحمانی
2019-04-21T21:25:23
هیچ دلیلی وجود ندارد که بتوانند تهمت بابی بودن به جناب قاآنی بزنند با آن همه ایمان و علم که در اشعارشان نمایان استاین شعر مدح امام زمان علیه السلام هست به سادگی از همه ابیات واضح و روشن استمنحرفین لطفا افترای واهی و بی اساس به قدما نزنندبیت دهم جان جهان ، هاء افتاده
محمدحسن ب
2020-09-06T22:27:22
با سلام و عرض ادب، بدلیل همین بیت آخر « عمر او چندان‌ که‌ گوید روزگار/مهدی آخر زمان آمد پدید» بنظر میرسد که جناب قاآنی شعر را نه در وصف علیمحمد شیرازی سروده نه در نعت و منقبت حضرت صاحب الزمان (عج)، چرا که در ضمن این بیت دعا میکند که عمر این عالم چنان طولانی شود که حضرت صاحب الزمان ظهور بفرمایند، علیمحمد باب هم که ابتدا ادعای بابیت کرد و بعد از آن تا ادعای پیغمبری هم پیش رفت و در انتظار ظهور حضرت ولی عصر نبود که جناب قاآنی بخواهد چنین دعایی برایش بکند، و از همه مهمتر اینکه باتوجه به سایر اشعارش چنین اتهامی به وی وارد نیست بخصوص که شاعر ناصرالدین شاه هم بود و ناصرالدین شاه خود از عالم بزرگواری خواهش میکند که رساله ای در رد عقاید بابیه بنویسد و اینعالم برگوار هم خواهش ناصرالدین شاه را اجابت مینماید و چه بسا این شعر در مدح همین عالم بزرگوار شیعه اثنی عشری باشد اما این بیت « حامل اسرار وحی ایزدی/بر زمین از آسمان آمد پدید» لزوما دال بر این نیست که شعر در وصف امام یا پیغمبری باشد چرا که امام زمان در توقیع شریفشان میفرمایند لاعذر لاحد من موالینا فی التشکیک فیما ترویه عنا ثقاتنا قد عرفوا بانا نفاوضهم سرنا و نحملهم ایاه الیهم پس راوی ثقه هم حامل سر الهی باشد.
محمدحسن ب
2020-09-07T09:37:44
با سلام و عرض ادب، بدلیل همین بیت آخر «عمر او چندان‌ که‌ گوید روزگار/مهدی آخر زمان آمد پدید» بنظر میرسد که جناب قاآنی شعر را نه در وصف علیمحمد شیرازی سروده نه در نعت و منقبت حضرت صاحب الزمان (عج)، چرا که در ضمن این بیت دعا میکند که عمر این عالم چنان طولانی شود که حضرت صاحب الزمان ظهور بفرمایند، علیمحمد باب هم که ابتدا ادعای بابیت کرد و بعد از آن تا ادعای پیغمبری هم پیش رفت و در انتظار ظهور حضرت ولی عصر نبود که جناب قاآنی بخواهد چنین دعایی برایش بکند، و از همه مهمتر اینکه باتوجه به سایر اشعارش چنین اتهامی به وی وارد نیست بخصوص که شاعر ناصرالدین شاه هم بود و ناصرالدین شاه خود از عالم بزرگواری خواهش میکند که رساله ای در رد عقاید بابیه بنویسد و اینعالم بزرگوار هم خواهش ناصرالدین شاه را اجابت مینماید و چه بسا این شعر در مدح همین عالم بزرگوار شیعه اثنی عشری باشد، اما این بیت «حامل اسرار وحی ایزدی/بر زمین از آسمان آمد پدید» لزوما دال بر این نیست که حتما این شعر در وصف امام یا پیغمبری باشد چرا که امام زمان در توقیع شریفشان میفرمایند «لاعذر لاحد من موالینا فی التشکیک فیما ترویه عنا ثقاتنا قد عرفوا بانا نفاوضهم سرنا و نحملهم ایاه الیهم» پس بسا امام علیه السلام سر خود را به راوی ثقه ای واگذار نمایند و این راوی و عالم حامل سر الهی بشود چنانکه تمامی علمای حقه اثنی عشری از صدر اسلام تا کنون حامل سر هستند شکر الله مساعیهم.
مهدی
2018-05-23T10:11:07
با سلام من با حسین موافقم. به نظر میرسه این قصیده در وصف سید علیمحد شیرازی (باب) سروده شده چون زمان حیات قاآنی با ایشان در یکدوره در دوران قاجار است. با کنار گذاشتن این بیت: حامل اسرار وحی ایزدی بر زمین از آسمان آمد پدیدو همچنین بیت آخر :عمر او چندان که گوید روزگارمهدی آخر زمان آمد پدید (البته در جایی مهدی صاحب زمان آمد پدید نگاشته شده است)به نظر میرسد حکیم قاآنی که خود یکی از اسطوره های ادبیات عرب و فارسی است مجذوب در احوالات باب شده است. به نظر میرسد کنکاش در تاریخ آن زمان و احوالات سید علیمحد شیرازی (باب) و تفکر و تدبر در دوران کوتاه زندگی ایشان میتواند راهگشای بسیاری از مسائل مبهم باشد