قاآنی:مست و بیخود سروناز من به صحرا میرود با چنین مستی نگه کن تا چه زیبا میرود
❈۱❈
مست و بیخود سروناز من به صحرا میرود
با چنین مستی نگه کن تا چه زیبا میرود
گاه میافتد ز مستی گاه میخیزد ز جا
تا دگر زین رفتنش یارب چه بر ما میرود
❈۲❈
گه تکبر میفروشدگه تواضع می کند
گاه شرمآلوده گاهی بیمحابا میرود
او به صحرا میرود وز رشک خاک راه او
در دو چشم ما ز اشک شور دریا میرود
❈۳❈
هم لب جانبخش دارد هم جمال دلفریب
یوسفست این میخرامد یا مسیحا میرود
من هم از دنبال او افتان و خزان میروم
هرکجا خورشید باشد سایه آنجا میرود
❈۴❈
چون دو زلف خود اگر صدره فشاند آستین
همچوگیسو از قفایش میروم تا میرود
بس که هر عضوش به است از عضو دیگر چشم من
در سراپای وجودش زیر و بالا میرود
❈۵❈
زلفش آشفته ز مستی رخ شکفته از شراب
با رخ و زلفی چنین تنها به صحرا میرود
مردم این شهر شاهدباز و امردخوارهاند
در چنی شهری چرا او مست و تنها میرود
❈۶❈
هرکجا رو مینماید میبرد یک شهر دل
ترک تاتارست پنداری به یغما میرود
خواهمش دامن بگیرم تا دهد بوسی به من
لیک قاآنی ندانم میدهد یا میرود
کامنت ها