گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قاآنی:بکش ار کشی به تیغم، بزن ار زنی به تیرم بکن آنچه می‌توانی که من از تو ناگزیرم

❈۱❈
بکش ار کشی به تیغم، بزن ار زنی به تیرم بکن آنچه می‌توانی که من از تو ناگزیرم
همه شرط عاشق آنست که کام دوست جوید بکن ار کنی قبولم، ببر ار بری اسیرم
❈۲❈
سر من فرو نیاید به کمند پهلوانان تو کنی به تار مویی همه روزه دستگیرم
نظر ار ز دوست پوشم که برون رود ز چشمم به چه اقتدار گویم که برون شو از ضمیرم
❈۳❈
ز جهان کناره کردم که تو در کنارم آیی مگر ای جوان رهانی ز غم جهان پیرم
تو به راه باد گویا سر زلف خود گشودی که ز مغز جای عطسه همه می‌جهد عبیرم
❈۴❈
طلب از خدای کردم که بمیرم ار نیایی تو نیامدی و ترسم که درین طلب بمیرم
مگرم نظر بدوزی به خدنگ جور ورنه همه تا حیات دارم نظر از تو برنگیرم
❈۵❈
به هوای مهر محمود چو ذره در نشاطم که چو آفتاب روزی به فلک برد امیرم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

فرزاد شهزاد
2016-12-18T13:58:16
بیت هفتم«طلب از خدای کردم که بمیرم ار «بیایی»«تو نیامدی و ترسم که درین طلب بمیرم»
محمد مهدی مفیدی
2012-07-14T14:55:45
مصراع اول"بزن ار زنی به تبرم "تبرم => تیرم