قائم مقام فراهانی:جلایر: گر توانی کرد، کاری اگر تو لولو شهوار داری
❈۱❈
جلایر: گر توانی کرد، کاری
اگر تو لولو شهوار داری
نیاری از چه این لولو به بازار
که نیکو مشتری داری خریدار
❈۲❈
نثار ره گذار شاه کن زود
متاع تو همیشه هست محمود
دعا بر ولی عهد شهنشاه
که او زآغاز بودی لایق گاه
❈۳❈
شها عرضی جلایر می نماید
که از دل غم رود شادی بیاید
مهین فرزند دولت شاه مغفور
شده چندان ز الطاف تو مسرور
❈۴❈
کنون امرم نموده ای جلایر
چرا اشفاق شه را پای تا سر
نکردی نظم از چه مرحمت هاش
خفا از چه بماند سازیش فاش
❈۵❈
به من چندان در رحمت گشوده
میان همگنانش بس ستوده
شمرده بنده ای از بندگانش
روا باشد که بوسم آستانش
❈۶❈
نکرده خدمتی مقبولش افتاد
روا باشد که جان در راه او داد
ندارم گوهری لایق به کارش
مگر سر هست مقدور نثارش
❈۷❈
اگر بگذشت بر من روزگاری
به غفلت در میان خوار و زاری،
بحمدالله که بختم گشت بیدار
ز خواب غفلت و شب های بسیار
❈۸❈
زمان غم به سر شد دور شادی
بیاید دست اکنون هر مرادی
شدم از بندگان حضرت او
کند قابل خدا بر خدمت او
❈۹❈
پدر گر رفته از این دار فانی
وجود شاه بادا جاودانی
مر هم باب و هم مولا و سرور
به درگاهش کمین هستم زچاکر
❈۱۰❈
شهنشاه بلند اختر بدو داد
بر او باب عراقین جمله بگشاد
چو بعضی ملک آذربایجانش
بشد از دست و گم شد از مکانش
❈۱۱❈
محال کرمشاهان را عوض داد
ولی عهدش بکرد و خاطرش شاد
کامنت ها