قائم مقام فراهانی:تعجب ها جلایر کرد زان ریش شده جویای حال آن بد اندیش
❈۱❈
تعجب ها جلایر کرد زان ریش
شده جویای حال آن بد اندیش
بگفتش: ریش تو چون شد که این است
حقیقت بوده پریاکم چنین است؟
❈۲❈
بگفتا: چون که هم نامم به...
بسی او را بخواهم از دل و جان
وز آن روزی که او با صد مشقت
روان بر نار شد ریشش به لعنت
❈۳❈
سرش گویند بیرون شد از آن جا
سگی ناگه رسیدش از گذرگاه
بخورده بعضی گوشت و پوست رویش
که داخل بود در آن پوست مویش
❈۴❈
هنوز این معجز از آن مانده باقی
که درهر کلب ظاهر هست ساقی
خورد هر چیز دفعش هست پرمو
زریش او بود یک حلقه با او
❈۵❈
هر آن مولود گشتش نام...
محبت آوردگه از دل و جان
که ریش او شود مانند این ریش
چو مارا هست این آئین و این کیش
❈۶❈
عفونت هم، چو از او یادگارست
به ما زان هم دم اندر هر دو دارست
غرض هست این حکایت حال...
روایت شد از آن بدبخت دوران
❈۷❈
شهنشه چون به ظاهر دید سودست
قبول از مدعی عرضش نمودست
کامنت ها