قائم مقام فراهانی:جلایر سینه پر سوز دارد وطن در تکیه نوروز دارد
❈۱❈
جلایر سینه پر سوز دارد
وطن در تکیه نوروز دارد
کند هر روز و شب یک اشرفی صرف
سوای قیمت فرش و مس و ظرف
❈۲❈
زمستان است و درها پرده خواهند
اروسی های کاغذ کرده خواهند
زغال وهیمه و یوشن گران است
کلک جفتی به یک صاحبقران است
❈۳❈
کرای حجره و اصطبل خواهند
که از ما بعد و از ما قبل خواهند
نباشد در کف اکنون پول نقدی
که باری حل شود از صره عقدی
❈۴❈
به چو خط سنگک از خباز گیرم
پیازی با هزاران ناز گیرم
پنیر تند و تیزی هم چو تیزاب
که سنگ و روی و آهن را کند آب
❈۵❈
ادام نان کنم، در هر سحرگاه
خورم نان، و کنم جان، و کشم آه!
جلایر زاده ها آبگوش خواهند
یتیمان رخت و بالاپوش خواهند
❈۶❈
سه شاهی کاسه از پیتی پز آرد
دو عباسی ز کرباسی گز، آرد
ز هرگز یک گره بزاز دزدد
مرق از کاسه پیتی ساز دزدد
❈۷❈
سه کمچه آب لای اندود پیسه
به هر یک رفته یک شاهی زکیسه
برای کودکان آرد یتیمی
که خود نوشد از آن در راه نیمی
❈۸❈
همه بیگانه ز انصاف اند اصناف
چه بزاز و چه بقال و چه علاف
خوشا آنان که از بزکهره گیرند
نه از قصاب پیه و شهره گیرند
❈۹❈
امان ازیاد دوشاب ملایر
که آرد آب در کام جلایر
کامنت ها