گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قائم مقام فراهانی:برادر مهربان من: این پرده بگوی تا بیک بار

❈۱❈
برادر مهربان من: این پرده بگوی تا بیک بار
زحمت ببرد ز پیش مستان
این زن ... ظالم مگر پرده ظلام است که با شفق میآید و با فلق نمیرود؟ مهمان ها را تمام جواب گفتم و خلق روی زمین همه در خواب برفتند و شب از نیمه گذشت و این نوکرک قرمساق خودم مثل علم یزید برپا ایستاده، گوئی ابریست که از پیش قمر مینرود. نه پایش خسته میشود و نه زبانش بسته. قرمساق، سلسل القول دارد، کاش سلسل البول میداشت.
در قوة لافظه و قدرت حافظه بی مثل و مانند است. فضل الله فاه قرب و کثر غمه و عناه.
میرزا اسمعیل جان من: جای شما نه چندان در پیش ما خالی است که بوصف آید و بشرح گنجد.
هر شب و روزیکه بی تو میرود از عمر هر نفسی میرود هزار ندامت
صبح شد و این ظالم کافر خسته نشد، چرا پیش زن لوندش نمیخوابد و پیش من دردمند میایستد. من از حضورش حالت احتضار دارم و آن قحبه با حسرت و انتظار؛ بده انگشت ... همی خارد.
والسلام

فایل صوتی منشآت شمارهٔ ۵۱ - به دوستی میرزا اسمعیل نام نوشته است

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها