گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نظام قاری:به چشمانت که تا رفتی ز چشمم بی‌خور و خوابم به ابرویت که من پیوسته چون زلف تو در تابم

به چشمانت که تا رفتی ز چشمم بی‌خور و خوابم
به ابرویت که من پیوسته چون زلف تو در تابم
❈۱❈
در جواب آن بنقش چادرشب کز نهالی بیخورو جوابم
بروی مهوش والا که من از شده در تابم بگرمی تن قندس بنرمی بر قاقم
❈۲❈
که افتاده بر وی تخته بر آبی چو سنجابم بجان خرقه شیخان و عمر جامه منبر
که با سجاده ام همره چو رو درروی محرابم بقدر تخت و جاه کت که باشد از خسیسی کر
❈۳❈
بخار بور یا در فرش از زیلوجه برتابم بشام چشم بندو صبح جادو کز غم دستار
نه روز آرام میگیرم نه شب یکلحظه میخوابم ببحر حبر و گرداب خشیشی کز فراق صوف
❈۴❈
بسان رختهای گازری از سرگذشت آبم بدستار طلا دوزی و بیرمهای سلطانی
که ماه شمسی ای قاری چو کتان می‌برد تابم

فایل صوتی دیوان البسه شمارهٔ ۱۰۷ - ایضا او فرماید

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها