نظام قاری:گدای حضرت اوباش و پادشاهی کن مکن مخالفت او و هر چه خواهی کن
❈۱❈
گدای حضرت اوباش و پادشاهی کن
مکن مخالفت او و هر چه خواهی کن
در جواب آن
گدای وصله خیاط باش و شاهی کن
❈۲❈
بعاریت مستان رخت و هر چه خواهی کن
نوشته برزه مفتون معقلی خطیست
بجیب دلق که در این لباس شاهی کن
برین نهالی اطلس ببالش زرمهر
❈۳❈
که گفت تکیه ده و خواب صبحگاهی کن
بدست صوفی صوف از محرمات همه
که منهیند برو توبه از مناهی کن
طمع بروی سفیدی کی و چشم آویز
❈۴❈
چوروی بند شود جامه در سیاهی کن
گرت بود سرو پایی چنانچه دلخواه است
بپوش و سلطنت از ماه تا بماهی کن
که گفت مدحت والا بران مکن قاری
❈۵❈
حدیث اطلس گلگون و حبرکاهی کن
کامنت ها