نظام قاری:اگر بتحفه جانان هزار جان آری محقرست نشاید که بر زبان آری
❈۱❈
اگر بتحفه جانان هزار جان آری
محقرست نشاید که بر زبان آری
در جواب او
هزار وصف گلستان که در بیان آری
❈۲❈
نه آنچنانکه زکمخا مرا نشان آری
حدیث شرب بر اطلس آنمثل دارد
که زر بکان بری و گل بگلستان آری
برشوه رخت بجائی بری اگر صدبار
❈۳❈
محقرست نشاید که بر زبان آری
کجا چو شمسی و سالوی و ساغری کردند
سراید ارچه مه ومهر آسمان اری
گرت فتد گذر ای گلگنه سوی حمام
❈۴❈
بجان فوطه که یاد از برهنگان آری
به از نفایس رختم نیابی ارصدره
سفر کنی و بضاعت زبحروکان آری
بیان نقش میان بند مصریت قاری
❈۵❈
بگوید ارتو بشکرانه در میان آری
کامنت ها