نظام قاری:هر دل که در هوای جمالش مجال یافت عنقای همتش دو جهان زیر بال یافت
❈۱❈
هر دل که در هوای جمالش مجال یافت
عنقای همتش دو جهان زیر بال یافت
در جواب او
بر چتر مرغ قبه زر تا مجال یافت
❈۲❈
قاف قطیفه شهپر او زیر بال یافت
خوش وقت آن سجیف که او بر کنار رخت
با حرب و شرب و اطلس و صوف اتصال یافت
میکرد سرکشی ببرک شده زان جهت
❈۳❈
خود را سیه گلیم و پراکنده حال یافت
تا گشت خاک مقدم زیلوچه بوریا
ای بس که در طریق نمد گوشمال یافت
سوزن بدرز روسی و والا و بیت کرد؟
❈۴❈
عمری بسر دوید و بآخر محال یافت
در گلستان شمیم کلی و جگن دلم
در جیب و آستین صبا و شمال یافت
هر جامه بود لایق چیزی بدوختن
❈۵❈
کتان بدرز بخیه وکاسر شلال یافت
(قاری) که خو بجبه کرباس خود گرفت
از صوف عاریت طلبیدن ملال یافت
کامنت ها