نظام قاری:ایا صبا گرت افتد بسوی دوست گذار نیازمندی من عرضه ده بحضرت یار
❈۱❈
ایا صبا گرت افتد بسوی دوست گذار
نیازمندی من عرضه ده بحضرت یار
در جواب او
بارمک ارفتدت ایسجیف صوف گذار
❈۲❈
نیازمندی زردک بکو بآن دلدار
چو کرد دامن او گیر وانگهی بلباس
پیام پنبه ادا کن سلام او بگذار
بگویش ای قد بالا دراز و پهناتنک
❈۳❈
فراخ آستی و یقه پهن صوفی وار
بجای شمعی و بیرم مرا رسد ریشه
زهی زمانه بد مهر و دور ناهموار
بگو منال بر اطلس ز سوزن خیاط
❈۴❈
گل طری نتوان چید جز زپهلوی خار
بغیر جامه والای قالبک زده نیست
نگار لاله رخ مشک خال سیم عذار
فراقنامه مدفون چو خواند مخفی شست
❈۵❈
خط سیاه بآب خشیشی از طومار
زیمن کلفتن و بیرم طلادوزی
علم شدیم و سر آمد بشیوه اشعار
بوصف گوی در پیشواز کمخا ام
❈۶❈
کنار و بر همه پر شد زلولو شهوار
چنین نفیس لباسی که طبع قاری بافت
نگاه دار خدایا زدزدو از طرار
ازان دراز چو کرباس اینغزل افتاد
❈۷❈
که خواستم که بدوزم قبا بقد منار
کامنت ها