نظام قاری:تو آن شاخ گلی ایشوخ دلبر که آریمت بآب دیده در بر
❈۱❈
تو آن شاخ گلی ایشوخ دلبر
که آریمت بآب دیده در بر
در جواب او
مثال شرب و روی دگمه زر
❈۲❈
عروسی خوبرو نبود بزیور
بآن کمخای گلگون صورت مرغ
تو گوئی هست بر آتش سمندر
مکن وصف فراویز حصیری
❈۳❈
مران با ما دگر بحث مکرر
خطیب از خرمی صوف عیدی
بقربانگاه گفت الله اکبر
چویابی خالی از بالش نهالی
❈۴❈
تنی دان کوندارد بر بدن سر
حسود از آب سنجاب و خشیشی
که بیند در برم گردد روانتر
بگازر که لباس شعر قاری
❈۵❈
زروح پاک سعدی شد مطهر
من اینجا جامها کردم نمازی
خجندی گر زرومی شست دفتر
کامنت ها