نظام قاری:بچرخ میرسد از عشق تار قزآهم زهجر جامه چو صابون در آب میکاهم
❈۱❈
بچرخ میرسد از عشق تار قزآهم
زهجر جامه چو صابون در آب میکاهم
بماهتاب نپوشم کتان که میترسم
که چشم زخم رسد بر لباس از ماهم
❈۲❈
گهی که جامه ببالای من برد خیاط
قدی دگر ز برای اضافه میخواهم
منی که دل ننهادم بشاهد بازار
فغان که بسته والا ببرد از راهم
❈۳❈
زسرفرازی دستار بندقی چه عجب
بعقدش ار نرسیدست دست کوتاهم
نداشت مرتبه و قدر و پایه قاری
بوصف خیمه و خرگه بلند شد جاهم
❈۴❈
نمی‌کنم چو گدایان همیشه مدح کدک
به ملکت سخن از وصف چارقب شاهم
فایل صوتی دیوان البسه شمارهٔ ۹۸ - وله قدس الله روحه
صوتی یافت نشد!تصاویر
کامنت ها