غزالی:اما عنوان وی معرفت چهار چیز است و ارکان وی چهار معاملت است و هر رکنی را از وی ده اصل است. عنوا...
اما عنوان وی معرفت چهار چیز است و ارکان وی چهار معاملت است و هر رکنی را از وی ده اصل است.
عنوان مسلمانی:
عنوان مسلمانی:
❈۱❈
اما عنوان اول آن است که حقیقت خود بشناسد.
و عنوان دوم آن است که خدای تعالی بشناسد.
و عنوان سیم آن است که حقیقت دنیا را بشناسد.
و عنوان چهارم آن است که حقیقت آخرت را بشناسد.
و عنوان چهارم آن است که حقیقت آخرت را بشناسد.
ارکان معاملت مسلمانی:
و اما ارکان این معاملت مسلمانی چهار است، دو به ظاهرتعلق دارد و دو به باطن.
و اما ارکان این معاملت مسلمانی چهار است، دو به ظاهرتعلق دارد و دو به باطن.
آن دو که به ظاهر تعلق دارد:
رکن اول گزاردن فرمان حق است که آن را عبادات گویند.
رکن دوم نگاه داشتن ادب است اندر حرکات و سکنات و معیشت که آن را معاملات گویند.
و اما آن دو که به باطن تعلق دارد:
و اما آن دو که به باطن تعلق دارد:
یکی پاک کردن دل است از اخلاق ناپسندیده چون خشم و بخل و حسد و کبر وعجب و ریا که این اخلاق را مهلکات گویند و عقبات راه دین گویند. و دیگر رکن آراستن دل است به اخلاق پسندیده چون صبر و شکر و محبت و رضا و رجا و توکل که آن را منجیات گویند.
رکن اول در عبادات است و آن ده اصل است: اصل اول درست کردن اعتقاد اهل سنت و جماعت؛ اصل دوم به طلب علم مشغول شدن؛ اصل سوم در طهارت؛ اصل چهارم در نماز خهواندن؛ اصل پنجم در زکات؛ اصل ششم در روزه؛ اصل هفتم در حج کردن است؛ اصل هشتم در قرآن خواندن؛ اصل نهم در ذکر و تسبیح؛ اصل دهم در وردها و وقت عبادات راست داشتن.
رکن اول در عبادات است و آن ده اصل است: اصل اول درست کردن اعتقاد اهل سنت و جماعت؛ اصل دوم به طلب علم مشغول شدن؛ اصل سوم در طهارت؛ اصل چهارم در نماز خهواندن؛ اصل پنجم در زکات؛ اصل ششم در روزه؛ اصل هفتم در حج کردن است؛ اصل هشتم در قرآن خواندن؛ اصل نهم در ذکر و تسبیح؛ اصل دهم در وردها و وقت عبادات راست داشتن.
رکن دوم در آداب معاملات و آن نیز ده اصل است: اصل اول آداب نان خوردن؛ اصل دوم آداب نکاح کردن؛ اصل سوم آداب کسب و تجارت؛ اصل چهارم در طلب حلال؛ اصل پنجم آداب صحبت خلق؛ اصل ششم آداب عزلت؛ اصل هفتم آداب سفر؛ اصل هشتم آداب سماع و وجد؛ اصل نهم آداب امر معروف و نهی از منکر؛ اصل دهم آداب ولایت داشتن.
رکن سوم در بریدن عقبات راه دین که آن را مهلکات گویند و آن نیز ده اصل است: اصل اول در پیدا کردن ریاضت نفس و علاج خوی بد و به دست آوردن خوی نیک؛ اصل دوم اندر شهوت شکم و فرج؛ اصل سوم در علاج شره سخن و آفات زبان؛ اصل چهارم در علاج بیماری خشم و حقد و حسد؛ اصل پنجم در دوستی دنیا و بیماری طمع؛ اصل ششم اندر علاج بخل و حرص جمع کردن مال؛ اصل هفتم اندر علاج دوستی جاه و حشمت و آفت ان؛ اصل هشتم اندر علاج ریا و نفاق در عبادات؛ اصل نهم اندر علاج کبر و عجب؛ اصل دهم اندر علاج غفلت و ضلالت و غرور.
رکن سوم در بریدن عقبات راه دین که آن را مهلکات گویند و آن نیز ده اصل است: اصل اول در پیدا کردن ریاضت نفس و علاج خوی بد و به دست آوردن خوی نیک؛ اصل دوم اندر شهوت شکم و فرج؛ اصل سوم در علاج شره سخن و آفات زبان؛ اصل چهارم در علاج بیماری خشم و حقد و حسد؛ اصل پنجم در دوستی دنیا و بیماری طمع؛ اصل ششم اندر علاج بخل و حرص جمع کردن مال؛ اصل هفتم اندر علاج دوستی جاه و حشمت و آفت ان؛ اصل هشتم اندر علاج ریا و نفاق در عبادات؛ اصل نهم اندر علاج کبر و عجب؛ اصل دهم اندر علاج غفلت و ضلالت و غرور.
رکن چهارم در منجیات و این نیز ده اصل است: اصل اول در توبه و بیرون آمدن از مظالم؛ اصل دوم در صبر و شکر؛ اصل سوم در خوف و رجا؛ اصل چهارم در درویشی و زهد؛ اصل پنجم در صدق و اخلاق؛ اصل ششم در محاسبه و مراقبه؛ اصل هفتم در تفکر؛ اصل هشتم در توحید و توکل؛ اصل نهم در محبت و شوق؛ اصل دهم در ذکر مرگ.
و ما اندر این کتاب جملهٔ این چهار عنوان چهل اصل شرح کنیم از بهر پارسیگویان و قلم نگاه داریم از عبارات بلند و مغلق و معانی باریک و دشوار تا فهم توان کرد و اگر کسی را رغبت به تحقیقی و تدقیقی باشد و رای این باید که آن از کتب تازی طلب کند چون کتاب احیاء علومالدین و کتاب جواهرالقرآن و تصانیف دیگر که در این معنی به تازی کرده آمده است که مقصود این کتاب عوام خلقاند که این معنی به پارسی التماس کردند و سخن از حد فهم ایشان در نتوان گذشت.
و ما اندر این کتاب جملهٔ این چهار عنوان چهل اصل شرح کنیم از بهر پارسیگویان و قلم نگاه داریم از عبارات بلند و مغلق و معانی باریک و دشوار تا فهم توان کرد و اگر کسی را رغبت به تحقیقی و تدقیقی باشد و رای این باید که آن از کتب تازی طلب کند چون کتاب احیاء علومالدین و کتاب جواهرالقرآن و تصانیف دیگر که در این معنی به تازی کرده آمده است که مقصود این کتاب عوام خلقاند که این معنی به پارسی التماس کردند و سخن از حد فهم ایشان در نتوان گذشت.
ایزد -سبحانه و تعالی- نیست ایشان در التماس و نیت ما را در اجابت پاک گرداناد و از شوائب ریا و کدورات تکلف خالص داراد - امید رحمت وی را- و راه صواب گشاده کناد و تیسیر و توفیق ارزانی دارارد تا آنچه به زبان گفته آید به معاملت وفا کرده شود که گفتار بی کردار ضایع بود و فرمودن بی ورزیدن سبب وبال آخرت بود نعوذ بالله منه.
کامنت ها