غزالی:بدان که لباب و مقصود عبادات یاد کرد حق تعالی است که عماد مسلمانی نماز است و مقصود وی ذکر حق تع...
بدان که لباب و مقصود عبادات یاد کرد حق تعالی است که عماد مسلمانی نماز است و مقصود وی ذکر حق تعالی است، چنان که گفت، «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکرالله اکبر» و قرآن خواندن فاضلترین عبادات است به سبب آن که سخن حق تعالی است و مذکر است و هرچه در وی است همه سبب تازه گردانیدن ذکر حق تعالی است و مقصود از روزه کسر شهوات است تا چون دل از زحمت شهوت خاص یا بدصافی گردد و قرارگاه ذکر شود که چون دل به شهوت آگنده باشد، ذکر از وی ممکن نشود و در وی اثر نکند و مقصود از حج که زیارت خانه خدای است جل جلاله، ذکر است خداوند خانه را و تهییج شوق به لقای او.
پس سر و لباب همه عبادات ذکر است، پس اصل مسلمانی کلمه «لااله الالله محمد رسول الله» است و وی عین ذکر است و همه عبادات دیگر تاکید این ذکر است و یاد کرد حق تعالی تو را ثمره ذکر توست و برای این گفت حق تعالی، «فاذکرونی اذکرکم مرا یاد کنید تا من شما را یاد کنم»، و این یادکرد بر دوام می باید و اگر بر دوام نبود، در بیشتر احوال می باید که فلاح در وی بسته است و برای این گفت، «و اذکر الله کثیر العلکم تفلحون» می گوید، «اگر امید فلاح می دارید، کلید وی ذکر بسیار است نه اندک و در بیشتر احوال نه در کمتری» و برای این گفت، «الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم»: ثنا بر این قوم کرد که ایشان بر پای و نشسته و خفته در هیچ حال غافل نباشد و گفت، «و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفه و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال و لا تکن من الغافلین» گفت، «و را یاد کن به زاری و به بیم و به ترس، بامداد و شبانگاه، و به هیچ وقت غافل مباش»
پس سر و لباب همه عبادات ذکر است، پس اصل مسلمانی کلمه «لااله الالله محمد رسول الله» است و وی عین ذکر است و همه عبادات دیگر تاکید این ذکر است و یاد کرد حق تعالی تو را ثمره ذکر توست و برای این گفت حق تعالی، «فاذکرونی اذکرکم مرا یاد کنید تا من شما را یاد کنم»، و این یادکرد بر دوام می باید و اگر بر دوام نبود، در بیشتر احوال می باید که فلاح در وی بسته است و برای این گفت، «و اذکر الله کثیر العلکم تفلحون» می گوید، «اگر امید فلاح می دارید، کلید وی ذکر بسیار است نه اندک و در بیشتر احوال نه در کمتری» و برای این گفت، «الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم»: ثنا بر این قوم کرد که ایشان بر پای و نشسته و خفته در هیچ حال غافل نباشد و گفت، «و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفه و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال و لا تکن من الغافلین» گفت، «و را یاد کن به زاری و به بیم و به ترس، بامداد و شبانگاه، و به هیچ وقت غافل مباش»
و رسول را (ص) پرسیدند که، از کارها چه فاضلتر؟ گفت، آن که بمیری و زبان تو تر بود به ذکر حق تعالی»، و گفت، «آگاه نکنم شما را از بهترین اعمال شما و پذیرفته ترین نزدیک پادشاه جل جلاله، و بزرگترین درجات شما و آنچه بهتر است از زر و سیم به صدقه دادن و بهتر است از جهاد کردن به دشمنان خدای، اگرچه گردن های، شما بزنند و شما گردنهای ایشان بزنید؟» گفتند، «آن چیست یا رسول الله؟» گفت، «ذکرالله» یعنی یاد کرد حق تعالی. و گفت حق تعالی می گوید، « هرکه ذکر من وی را از دعا مشغول کند، عطای وی نزدیک من بزرگتر و فاضلتر از عطای سایلان باشد» و گفت، «ذکر خدای تعالی در میان غافلان چون زنده است در میان مردگان و چون درخت سبز است در میان گیاه خشک و چون غازی است که به جنگ بایستد میان گریختگان» و معذبن جبل، رضی الله عنه، می گوید که اهل بهشت بر هیچ چیز حسرت نخورند مگر بر یک ساعت که در دنیا بر ایشان گذشته باشد که ذکر حق تعالی نکرده باشند.
کامنت ها