گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

غبار همدانی:سفالین خُمُّ و در وی لعلگون می کبدر فی الدجی والشّمس فی فِی

❈۱❈
سفالین خُمُّ و در وی لعلگون می کبدر فی الدجی والشّمس فی فِی
زجاجی جام بین کز عهد جمشید گذر ننموده سنگ فتنه بر وی
❈۲❈
نشاید فرق کرد از غایت لطف که می در جام یا جام است در می
در او نشکسته دور چرخ گردون حبابی را که آورد از جَم و کِی
❈۳❈
بیابانی است در پیشم خطرناک که در وی خنگ گردون افکند پی
نیاسایم در او هر چند بر من سر آید روزگار بهمن و دی
❈۴❈
وگر صد باره عمر من سر آید دگر ره نفخۀ عشقم کند حی
از آن گم کرده پی دارم سراغی که هی بر اسب همت میزنم هی
❈۵❈
جهان خالی ز مجنون است ورنه ز لیلی نیست خالی هرگز این حی
همه گوشم که خواند مطرب غیب به راه راستم با نالۀ نی
❈۶❈
بیا ساقی بیا تا دست شوئیم درین سرچشمه من از جان و تو از می
غبارا از میان برخیز و برخیز که با خود می نشاید بود و با وی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها