گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

غبار همدانی:مطرب دلم ز پرده به در میرود بگو ساقی بیا که آتش عشقم به جان گرفت

❈۱❈
مطرب دلم ز پرده به در میرود بگو ساقی بیا که آتش عشقم به جان گرفت
دیدی دلا که شعلۀ جوالاهه فراق مانند نقطه عاقبتم در میان گرفت
❈۲❈
از بس که سوخت کوکب بختم در آسمان ظلمت فضای خانه کرّوبیان گرفت
خوبان به مهر دلشدگان را کنند اسیر کِی مُلک دل به قوّت بازو توان گرفت
❈۳❈
پروانه را وصال نماید شب فراق تا شمع را ز سوز من آتش به جان گرفت
ما در پناه پیر مغانیم گو بگیر گر گرگ گوسفند ز دست شُبان گرفت
❈۴❈
هرگز نبرد ره به سرا بوستان گل الّا کسی که الفت با باغبان گرفت
عارف شناخت قدر خموشی از آن که دید آتش به جان شمع ز دست زبان گرفت
❈۵❈
تا کِی اسیر غول بیابانی ای غبار آنکس بریده ره که پی کاروان گرفت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها