گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

غبار همدانی:تو را بر سر از فقر افسر نباشد گرت خاک میخانه بر سر نباشد

❈۱❈
تو را بر سر از فقر افسر نباشد گرت خاک میخانه بر سر نباشد
ز ظلمات عشق آب حیوان نیابی گرت خضر فرخنده رهبر نباشد
❈۲❈
به بحری فرو برده ام سر کز آنجا توان سر بر آورد اگر سر نباشد
سمندر عجب گر در آخر بسوزد مگر در دلش مهر آذر نباشد
❈۳❈
کجا در صف عاشقان سر بر آری گرت بر سر از خاک افسر نباشد
چو عیسی به گردون رود مرد سالک گرش در دل اندیشۀ خر نباشد
❈۴❈
به پای تو جانی است خواهم سپردن مرا با تو سودای دیگر نباشد
غبارا از این بحر نتوان برون شد به کشتی گرت صبر لنگر نباشد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها