غبار همدانی:فکندم رخت در میخانۀ عشق کشیدم دُردی از پیمانۀ عشق
❈۱❈
فکندم رخت در میخانۀ عشق
کشیدم دُردی از پیمانۀ عشق
به بحر اشک خونین غوطه خوردم
ربودم گوهر یکدانۀ عشق
❈۲❈
مخوان زاهد به فردوسم که الحق
ز قصر خلد بِه ویرانۀ عشق
به زنجیر مِی از راهم بگردان
که رسوا می شود دیوانۀ عشق
❈۳❈
برو واعظ که در یک سر نگنجد
حدیث عقل با افسانۀ عشق
کامنت ها