گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

غبار همدانی:برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب قلندرانه کنم خرقه رهن بادۀ ناب

❈۱❈
برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب قلندرانه کنم خرقه رهن بادۀ ناب
بیار کشتی مِی ساقیا که در یَم عشق تو ناخدایی و من اوفتاده در گرداب
❈۲❈
نه هیچ منزل آسایش است دامن خاک نه هیچ قابل آرایش است چهرۀ آب
چگونه تشنه نمیرم که هرچه می نگرم جهان و هرچه در او هست نیست غیر سراب
❈۳❈
مرا زبادۀ عشق تو جرعه ای کافیست چرا که خانۀ موری به شبنمی است خراب
دمی نشد که ز غم خاطرم بیاساید مگر به بوی مِی لعل فام و بانگ رباب
❈۴❈
بر آتش غم جانان دل کبابم سوخت هنوز میچکد از دیده بر رُخم خوناب
اگر قلم به کف عشق تند خوست مترس که خط محو کشد خلق را بروز حساب
❈۵❈
چنان به گریه درآیم که از تلاطم اشک به یکدگر شکند کاسۀ سرم چو حباب
غبار خیمه ز کوی تو چون تواند کند که بسته موی تو بر گردنش هزار طناب

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها