گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

غبار همدانی:گرچه سخت افتاده در دام طبیعت مرغ جانم هرگز از خاطر نخواهد شد هوای آشیانم

❈۱❈
گرچه سخت افتاده در دام طبیعت مرغ جانم هرگز از خاطر نخواهد شد هوای آشیانم
رهروان کوی جانان را ز رحمت باز گویید کای رفیقان من هم آخر مردم این کاروانم
❈۲❈
حالیا معذورم از رفتن که چندی مصلحت را یا به تاری بسته پایم یا به خاری خسته جانم
غوطه در دریای حیرت میزنم کاخر ز رحمت یا خدا یا ناخدا بندد به کشتی بادبانم
❈۳❈
من به گندم خوردن از خلد برین بیرون نرفتم دانۀ خال تو رخت افکند در این خاکدانم
غمزه خنجر میزند مژگان به نشتر میخراشد با تماشای تو من فارغ ز کار این و آنم
❈۴❈
کاشکی پیراهن سالوس بیرون آرم از بر تا همای عشق بنشیند مگر بر استخوانم
بارش غم بام دل را زودتر ویران نمودی گر نبودی چشم خون پالا به جای ناودانم
❈۵❈
از نسیم آه کم کم آتش دل مشتعل شد تا ز بیدادت به گردون رفت دود از دودمانم
ساقیا می ده که تاب آتش دل می نسوزد رخت من کز می پیاپی میرسد اشک روانم
❈۶❈
میکشم بار بلا را با تنی لاغر تر از مو تا اسیر زلف آن سنگین دل لاغر میانم
گر صبا خاک غبار از کوی جانان برندارد فارغ از عیش جهان و از حیات جاودانم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها