گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

غبار همدانی:هان ای مُغَنّی صبح شد برخیز و چنگی ساز کن ناخن براندامش بزن وز خواب چشمش باز کن

❈۱❈
هان ای مُغَنّی صبح شد برخیز و چنگی ساز کن ناخن براندامش بزن وز خواب چشمش باز کن
برخاست مرغ صبح خوان برداشت نوبت را فغان از خواب مستی خیز هان برگ صبوحی ساز کن
❈۲❈
ساقی بهنگام صبوح آن جام راحت بخش را پیش آر از دوران نوح، انجام را آغاز کن
همچون مسیحا رخت خود بر گردۀ گردون بنه وین زنگ پر آهنگ را از گردن خر باز کن
❈۳❈
شام فراق ار پیش شد صبح وصال آمد زپِی برخیز و ساز راز دل با آن بت طنّاز کن
با خرقۀ زهد و ورع زنّار نتوان داشتن یا سُبحه از کف باز نِه یا رشته ای ابراز کن
❈۴❈
تا چند سازی در جهان با خار و خاشاک آشیان ای مرغ لاهوتی مکان بر اوج خود پرواز کن

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها