غبار همدانی:ای خوش آن دردی که درمانش توئی خرّم آن راهی که پایانش توئی
❈۱❈
ای خوش آن دردی که درمانش توئی
خرّم آن راهی که پایانش توئی
گر به سر پویم ره مقصود را
غم ندارم زانکه پایانش توئی
❈۲❈
کی هوای بوستانش در سر است
هرکه در خلوت گلستانش توئی
ای شکنج زلف پرچین نگار
خرمّا گویی که چوگانش توئی
❈۳❈
ای خوشا آب و هوای آن دیار
که سهی سرو خیابانش توئی
کامنت ها