گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

غبار همدانی:نگار من تو چون در قصد آزار دل زاری ز دست خود بیازارش ز اغیارش چو آزاری

❈۱❈
نگار من تو چون در قصد آزار دل زاری ز دست خود بیازارش ز اغیارش چو آزاری
نباشد در جهان یکسر غمی گویا ازین بدتر بیازاری شناسا را بُتا از دست اغیاری
❈۲❈
به هر کس وانمایم دل که دل را واخرد از غم بیفزاید به بار دل غم چندی چو سرباری
نگردی تا چو من شیدا به روی لعبت زیبا کجا آگه شوی جانا ز آسیب گرفتاری
❈۳❈
بامیدی که برداری شبی پای عیادت را نمیخواهم که بردارم سر از بالین بیماری
به محراب ار گَهِ طاعت ببینم طاق ابرویت ز قبله رو بگردانم ثنای تو کنم جاری
❈۴❈
مرا در روز و شب باشد دو چشم خونفشان بر در بامید وصال تو عزیز دل چه بیم آری
دلا از باغ غم بردن چو نبود چاره در عالم صلاحت پس دراین باشد که بار عشق برداری
❈۵❈
غبارا رونق از شهد و شکر بردی ز گفتارت ز چشم بد نیابی بد که طبعی نیشکر داری

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها