گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:زود به کردم من بی‌صبر داغ خویش را اول شب می‌کشد مفلس چراغ خویش را

❈۱❈
زود به کردم من بی‌صبر داغ خویش را اول شب می‌کشد مفلس چراغ خویش را
گر نباشد زخم شمشیرم حمایل گو مباش هیکل تن کرده‌ام چون لاله داغ خویش را
❈۲❈
می‌گساران دیگر و خونابه‌نوشان دیگرند بر حریفان زان نپیمایم ایاغ خویش را
حیرتی دارم که در فصل چنین دهقان وصل بر تماشایی چرا در بسته باغ خویش را
❈۳❈
خشک شد مغزم ز سودا غمزه ساقی کجاست تا زخون خویش تر سازم دماغ خویش را

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سیـنا ---
2020-07-16T21:55:06
سلام. نمیدانم چرا این غزل از قدسی مشهدی که گروه ماه بانو هم به زیبایی اجرایش کرده اینجا نیاورده اید. لطفا یفزایید.همچو خورشید به عالم نظری ما را بسنفس گرم و دل پر شرری ما را بسخنده در گلشن گیتی به گل ارزانی بادهمچو شبنم به جهان چشم تری ما را بسگر چه دانم که میسر نشود روز وصالدر شب هجر امید سحری ما را بساگر از دیده کوته نظران افتادیمنیست غم صحبت صاحب نظری ما را بسدر جهانی که نباشد ز کسی نام و نشانقدسی از گفته شیوا اثری ما را بس
محمدامین طغانی
2023-07-02T14:51:35.1850836
دوست نازنینم،غزل یاد شده از شاعر مشهور دوران صفوی یعنی قدسی مشهدی نیست،بلکه متعلق به شاعری از نوادگان وی به نام غلامرضا قدسی ست که هم عصر ما بوده و در سال ۱۳۶۸ از دنیا رفته است.