گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:کس چرا بیهده با مردم عالم باشد هیچ غم نیست ز تنهایی اگر غم باشد

❈۱❈
کس چرا بیهده با مردم عالم باشد هیچ غم نیست ز تنهایی اگر غم باشد
نگشایند ز پا سلسله، سودا زده را دل همان به که در آن طره پر خم باشد
❈۲❈
نگسلد از پی هم مرحمت ساقی عشق زهر در شیشه کند باده اگر کم باشد
ساغر غیرتم آن به که نماند بی‌خون نبود نور در آن دیده بی‌نم باشد
❈۳❈
خاک در چشم، اگر اشک علاجش نکند تا به کی آینه در پیش تو محرم باشد؟
لذت عمر کسی یافت در ایام وصال که غنیمت شمرد گر همه یک دم باشد
❈۴❈
هرکه گردید گدای در میخانه عشق فارغ از ملک کی و سلطنت جم باشد
ناخن کس نبرد زو سَبَل بهبودی چشم هر داغ که بر حقه مرهم باشد
❈۵❈
سنبل زلف تو از بس که رطوبت دارد حلقه موی تو چون دیده پر نم باشد
آدمیزاده‌ای از من چه گریزی چو پری کی پری نیز گریزد اگر آدم باشد
❈۶❈
کار شمشیر به سوزن نتوان پوشیدن حیف باشد که لب زخم فراهم باشد
طاقت محرمی شانه ندارد قدسی زلف او را بگذارید که درهم باشد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها