قدسی مشهدی:از خمار زخم دل تا چند درد سر کشد چاکهای سینهام خمیازه بر خنجر کشد
❈۱❈
از خمار زخم دل تا چند درد سر کشد
چاکهای سینهام خمیازه بر خنجر کشد
انفعال خامی از پروانهام دارد خجل
آتشی کو تا مرا در سلک خاکستر کشد؟
❈۲❈
ای جگر، یک سیل خون کم گیر از یک آبله
تا به کی منت، لب خشکم ز چشم تر کشد
عافیت دارد به تنگم ز اختلاط ساخته
کو بلا تا همچو مشتاقان مرا در بر کشد
❈۳❈
طبع قدسی با شراب عافیت دمساز نیست
بزم دردی کو که از دست بلا ساغر کشد
کامنت ها