گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:میرم ار خوی ستمکاری ز سر بیرون کند شمع را گر تن نکاهد زندگانی چون کند؟

❈۱❈
میرم ار خوی ستمکاری ز سر بیرون کند شمع را گر تن نکاهد زندگانی چون کند؟
دایه را پستان به ناخن می‌تراشد طفل عشق تا دمی شیرش مبادا در گلو بی خون کند
❈۲❈
آنکه می‌خواهد غمی بردارد از روی دلم کاش دل را از شکاف سینه‌ام بیرون کند
گل که نتواند رفو زد چاک جیب خویش را چاره چاک دل مرغ گلستان چون کند؟
❈۳❈
باز لیلی بر سر بالین مجنون می‌رود چند عاشق شکوه از بی‌مهری گردون کند؟
نقش ما و بخت، قدسی چون بد افتاد از ازل هرچه در دل نقش بندم، بخت دیگرگون کند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۰۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها