گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:دلم پروای این و آن ندارد غمی غیر از غم جانان ندارد

❈۱❈
دلم پروای این و آن ندارد غمی غیر از غم جانان ندارد
ز جان بگسل ولی مگسل ز جانان که جان دارد عوض، جانان ندارد
❈۲❈
مرا سخت است دل برکندن از تو غمت دست از دلم آسان ندارد
نباشد گر غمت از دل که گوید؟ مباد آن خانه کو مهمان ندارد
❈۳❈
به روز وصل، خنجر بر دلم کش که عید ما جز این قربان ندارد
گریبان باز کن چون غنچه در باغ ز بلبل، گل کسی پنهان ندارد
❈۴❈
مترس از کشتن ما بیگناهان که خون عاشقان تاوان ندارد
چنان انکار تیر انداختن کرد که گویی در دلم پیکان ندارد
❈۵❈
چرا بر حال خود مستان نگریند؟ که ساقی شیشه را خندان ندارد
مرا ای خضر راه وصل دریاب که عاشق طاقت هجران ندارد
❈۶❈
کی از سوز دلم باشد خبردار کسی کاو آتشی در جان ندارد
ندارد هیچ‌کس فکر علاجم مگر درد دلم درمان ندارد؟
❈۷❈
چه داند لذت گل‌چیدن آن کس که خون دیده در دامان ندارد
دلم را آنچنان وصلت خوش افتاد که پنداری ز پی هجران ندارد
❈۸❈
به قید شیشه مگذارید می را که یوسف طاقت زندان ندارد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۰۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها