گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:من و آیینه حسنی که تابش را بسوزاند دلم را سجده‌های گرم او ابرو بسوزاند

❈۱❈
من و آیینه حسنی که تابش را بسوزاند دلم را سجده‌های گرم او ابرو بسوزاند
دماغم پر شد از سودای آتشپاره‌ای چندان که شب در کنج تنهایی سرم زانو بسوزاند
❈۲❈
دلم را کرد بوی نافه سرگردان به صحرایی که ریگ دشتش از گرمی سم آهو بسوزاند
همان خاکسترم چون گرد از دنبال او افتد گرم صد ره به رنگ آن غمزه جادو بسوزاند
❈۳❈
چو قدسی بعد ازین دست من و دامان غمناکی دلم را بستر آسودگی، پهلو بسوزاند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۲۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها