قدسی مشهدی:خوشم که ضعف چنان کرده روشناس مرا که چشم آینه مژگان کند قیاس مرا
❈۱❈
خوشم که ضعف چنان کرده روشناس مرا
که چشم آینه مژگان کند قیاس مرا
چو غنچه تا به گریبان نهفته در مژهام
فتاده کار به نظاره در لباس مرا
❈۲❈
بنای عافیتم را بریز گو از هم
بود چه چشم ز گردون بداساس مرا؟
ز بدشگونی داغی که نیک خواهد شد
بود ز اختر بد بیشتر هراس مرا
❈۳❈
ز رحم بر سر ره سبز کرده گردونم
که جور پا نرساند به زخم داس مرا
کمر که بسته به تاراج آشیانه جغد؟
درین خرابه کسی گو مدار پاس مرا
❈۴❈
قدی به کینه من راست کرده گویی یافت
زبونتر از همه گردون کجپلاس مرا
کامنت ها