قدسی مشهدی:یاد روی تو همآغوش گلستانم کرد لذت درد تو آسوده ز درمانم کرد
❈۱❈
یاد روی تو همآغوش گلستانم کرد
لذت درد تو آسوده ز درمانم کرد
کفر و دین باختم از نیمنظر بر رخ دوست
دیده رسواشده گبر و مسلمانم کرد
❈۲❈
نفسی بی تو گر از سینه تنگم سر زد
برق الماس شد و سر به گریبانم کرد
چون صبا، سنبل امید در آغوشم بود
بخت بد شانهکش طره حرمانم کرد
کامنت ها