قدسی مشهدی:عاشق چو شدی، ناله جانکاه نگه دار گر جان به لب آید ز ستم، آه نگه دار
❈۱❈
عاشق چو شدی، ناله جانکاه نگه دار
گر جان به لب آید ز ستم، آه نگه دار
تا سیل بلا گم نکند خانه ما را
ای گریه، چراغی به سر راه نگه دار
❈۲❈
خواهی ز تو پنهان نبود عیب تو، چون صبح
هرجا که روی، آینه همراه نگه دار
هر ناله که کردم، نفسی کاست ز عمرم
یا رب تو ازین ناله جانکاه نگه دار!
❈۳❈
مشتاق نظر، طاقت یعقوب ندارد
خود را، مه من! از خطر چاه نگه دار
شاید بگشایند دلت را به نسیمی
چون غنچه ره فیض سحرگاه نگه دار
❈۴❈
سهل است غم دمبدم و ناله جانکاه
ای عشق، تو از فرقت ناگاه نگه دار
حرفی ز زبانم نکشد بیخودی، ای عشق!
در بیخبری از خودم آگاه نگه دار
❈۵❈
با یکدمه مهلت، چه مجال بد و نیک است؟
خواهی بگسل رشته ما، خواه نگه دار
دوران بگذشت ای شب غم، این چه درازیست؟
اندازه این رشته کوتاه نگه دار
❈۶❈
قدسی هنر و عیب چو از هم نشناسی
خواهی بشکن آینه را، خواه نگه دار
کامنت ها