گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:تا کی چو عاقلان غم ناموس و نام خویش؟ مجنون او شو و ز جنون گیر کام خویش

❈۱❈
تا کی چو عاقلان غم ناموس و نام خویش؟ مجنون او شو و ز جنون گیر کام خویش
در بیخودی نه دیده‌ام از حیرت است باز چشمم چو گوش مانده به راه پیام خویش
❈۲❈
ما را سرشته‌اند چو نرگس تهی قدح هرگز نخورده‌ایم شرابی ز جام خویش
حیرانی دلم ز نظربازی من است چون مرغ نغمه‌سنج، اسیرم به دام خویش
❈۳❈
صد کاروان اشک به منزل رسانده است چشمم که برنداشته از گام، گام خویش
چون لاله، بخت تیره ما جزو تن بود ننهاده‌ایم فاصله در صبح و شام خویش
❈۴❈
در حیرتم که چون همه جا جلوه می‌کند سروی که پا برنداشته از مقام خویش
جور زمانه است مکافات عیش تو قدسی مگر تو خویش کشی انتقام خویش

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها