گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:تازه شد با شعله در بزم تو پیمانم چو شمع شد چراغ دیده روشن تا به مژگانم چو شمع

❈۱❈
تازه شد با شعله در بزم تو پیمانم چو شمع شد چراغ دیده روشن تا به مژگانم چو شمع
بس که گاه گریه بیخود دست بر سر می‌زنم آتش دل می‌جهد از چشم گریانم چو شمع
❈۲❈
اشک خونین را ز مژگان گر نریزم دم‌بدم تا کف پایم دود آتش ز مژگانم چو شمع
حال من بیرون‌نشینان فلک هم یافتند زانکه نتوان داشت در فانوس پنهانم چو شمع
❈۳❈
از زوال من، کمال دوست ظاهر می‌شود هرچه کاهید از بدن، افزود بر جانم چو شمع
بس که گاه دیدنش دزدم سر از دهشت به جیب کس نداند حلقه چشم از گریبانم چو شمع

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها