قدسی مشهدی:بر نیامد یک نوای غمفزا از خانهام دوش خالی بود جای جغد در ویرانهام
❈۱❈
بر نیامد یک نوای غمفزا از خانهام
دوش خالی بود جای جغد در ویرانهام
گو مکش دست نوازش بر سر من آسمان
من که یک مویم چه آرایش فزاید شانهام
❈۲❈
گر نمیبارد ز گردون تیرهبختی بر سرم
گردد از روزن چرا تاریکتر، کاشانهام؟
الفت آتشپرستان جذبهای دارد، که عشق
ریزد از خاکستر پروانه طرح خانهام
❈۳❈
تاب هجران شرابم نیست تا وقت صبوح
پیشتر از صبح میخندد، چو گل، پیمانهام
کار من پیچیده و افتاده بر وی عقدهها
گو مکش صیاد زحمت بهر آب و دانهام
❈۴❈
کس نبندد آشیان بر شاخ بیبرگی چو من
کز فریب جلوه گل، از قفس بیگانهام
از دورنگیهای اهل بزم، ترسم لالهوار
با حریفان لاف یکرنگی زند پیمانهام
❈۵❈
چون نمیسوزد درین محفل بجز من دیگری
میرسد قدسی که گویم قبله پروانهام
کامنت ها