گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:در قیدم و گمان که گرفتار نیستم دارم هزار زخم و خبردار نیستم

❈۱❈
در قیدم و گمان که گرفتار نیستم دارم هزار زخم و خبردار نیستم
گه سینه می‌خراشم و گه ناله می‌کنم یک دم ز شغل عشق تو بیکار نیستم
❈۲❈
جایی نمی‌روم ز گلستان کوی تو بوی گلم، ولی به صبا یار نیستم
یکباره گر ز من نه فراموش کرده‌ای کو جور، اگر به لطف سزاوار نیستم؟
❈۳❈
عرض دوا به چاره این خسته‌دل مبر انگار کن مسیح که بیمار نیستم
ای وصل، عیش می‌دهی و درد می‌بری مگشا در دکان که خریدار نیستم
❈۴❈
غم جای خود گرفت چو دل شد ز خون تهی اندوهگین ز گریه بسیار نیستم
اشکم به خون نشاند و مرا لب به خنده باز آبم ز سر گدشت و خبردار نیستم
❈۵❈
دارد به غیر لطف نمایان، به رغم من قدسی حریف این همه آزار نیستم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها