گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:ز چاک سینه اشکم سر کند گر چشم تر بندم چه عقل است این که بر دیوانه در ویرانه در بندم

❈۱❈
ز چاک سینه اشکم سر کند گر چشم تر بندم چه عقل است این که بر دیوانه در ویرانه در بندم
نپنداری ندارد رشک بر هم مو به موی او شود زلفش پریشان، دل چو بر موی کمر بندم
❈۲❈
ببندد کاشکی بند نقابش، گو بمیرم من ز دستم چون نمی‌آید که خلقی را نظر بندم
چو دانم پر نخواهد زد به کویش گر ملک گردد چرا مکتوب خود بر بال مرغ نامه‌بر بندم؟
❈۳❈
نیفتد کاش دست کشتگان از کار، تا من هم به دست خویشتن شاید به فتراک تو سر بندم
نمی‌خواهد مدد، پیکان زهرآلوده نازش پی لذت چرا الماس بر زخم جگر بندم؟
❈۴❈
ز فیض ابر چشمم بشکند بازار طوبی را توجه فی‌المثل گر بر نهال بی‌ثمر بندم
من و سرو قدیم خویشتن قدسی، نیم مرغی که هر روز آشیان تازه بر شاخ دگر بندم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۴۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها