قدسی مشهدی:من صید زخمخورده از پا فتادهام رحمی، که بر سپردن جان، دل نهادهام
❈۱❈
من صید زخمخورده از پا فتادهام
رحمی، که بر سپردن جان، دل نهادهام
اظهار دوستی زبانی کند چو خصم
باور کنم محبتش، از بس که سادهام
❈۲❈
از یمن عشق، دیدن رویم مبارک است
چون آفتاب، با همه کس رو گشادهام
ساقی، دلم مقید دام کدورت است
بستان ز چنگ غصه به یک جام بادهام
❈۳❈
هرگز ارادهای نکنم آرزو، مباد
مردم گمان برند که صاحب ارادهام
ایمان به عشق دارم و گویم حدیث عقل
در باطنم سوار و به ظاهر پیادهام
❈۴❈
قدسی نظر به خواری ظاهر مکن، که من
داغم، ولیک در بغل لاله زادهام
کامنت ها