قدسی مشهدی:دل به تیغ غمزه آن شوخ قاتل بستهام صید قاتلدوستم، بر تیغ ازان دل بستهام
❈۱❈
دل به تیغ غمزه آن شوخ قاتل بستهام
صید قاتلدوستم، بر تیغ ازان دل بستهام
عمرها جان کندهام، تا این دل صدپاره را
برده بر فتراک او چون صید بسمل بستهام
❈۲❈
زحمت پا برنتابد خار این صحرا، ازان
خویش را چون گرد بر دامان محمل بستهام
شستهام از جان شیرین دست اول، بعد ازان
دل به زلف آن بت شیرینشمایل بستهام
❈۳❈
قدسی آن کجقبلهام، کز زلف ترسازادهای
عمرها بر گردن ایمان حمایل بستهام
کامنت ها