گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:تا شد زبان گره چو جرس، بر فغان زدیم گویا برای ناله گره بر زبان زدیم

❈۱❈
تا شد زبان گره چو جرس، بر فغان زدیم گویا برای ناله گره بر زبان زدیم
رنگ شکسته، فال محبت بود، ازان خرمن چو گل به نیت باد خزان زدیم
❈۲❈
از هر سری، چو کوه، صدایی بلند شد انگشت شکوه بر لب کون و مکان زدیم
غیر از حدیث مطرب و می هرچه خوانده شد در حالت مطالعه‌اش بر کران زدیم
❈۳❈
تا دیگران هنر نشمارند عیب ما دامن به عیب‌جویی خود بر میان زدیم
در کوی یار، عمر به افسانه سر شد تا قفل خواب بر مژه پاسبان زدیم
❈۴❈
هرگز به عشق، ناله ما این اثر نداشت تیری چو کودکان به غلط بر نشان زدیم
شست آب دیده نقش عمارت ز روزگار نقش دگر بر آب درین خاکدان زدیم
❈۵❈
خوردیم باده کهن از دست نوخطی آتش ز رشک در دل پیر و جوان زدیم
قدسی ز بی‌نشانی خود چون زنیم لاف؟ بر سینه مهر داغ ز بهر نشان زدیم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۹۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها